سکوت می کنم


عاشــــــــــقانـــــــــه

 

 

سکوت میکنم....
نه اینکه دردی نیست
گلویی نمانده برای فریاد
امشب بهم زنگ زد تا شمارشو دیدم عین سالهای پیش قلبم شروع کرد تند تند زدن

دستام شروع کرد به لرزیدن پیش خودم گفتم لابد میخواد ولن رو تبریک بگه.

جواب دادم صدام هم میلرزید. تا گفت الو سلام تا صداشو شنیدم از ته دل دعا کردم زمان وایسه.

دلم برای شنیدن صداش تنگ شده بود
فقط یه جمله گفت: آدرس کافی شاپ که پارسال ولن با هم رفتیمو یادته؟
همین چند کلمه کافی بود تا آتیش بگیرم تا بسوزم تا خاکستر شم.خخخخخخخخددددددااااااااااااااا

چرا باهام این کارو میکنی؟ تقاص کدوم گناه رو داری ازم میگیری؟

بسه دیگه دیگه تحمل ندارم

.ببببببببببسسسسسسسسسسمممممممممممهههههههههههه



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نوشته شده در دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:,ساعت 16:32 توسط elnaz| |



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت